همه میدونیم یه قانون جهانی سفت و سخت به اسم قانون کپی رایت یا حق تکثیر وجود داره. این قانون یکی از جدیترین مدافعان حقوق مولف و تولیدکنندههاست. کشورهایی که به این قانون پیوستن از کمک نهادهای مثل پلیس بینالملل و دادگاههای معتبر برای دفاع از حقوقشون بهرهمند میشن.
این قانون حق انحصاری انتشار و اقتباس از یک اثر رو به ناشر و تولیدکننده اون اثر میده و مانع تکثیر غیرقانونی و بدون اجازه اون میشه.
اگرچه ایران از این قانون پیروی نمیکنه، ولی تو قوانین دیگهای حقوق مولف در نظر گرفته شده. اما چیزی که درباره این حق، یعنی حق کپی و تکثیر بیشتر از قانون و پلیس و دادگاه اهمیت داره، احترام به زحمتیه که یک تولیدکننده فرهنگی کشیده. یک آلبوم موسیقی ممکنه حاصل سالها تمرین، هزینه و صرف وقت یک گروه باشه، یک کتاب ۲۰۰ صفحهای میتونه حاصل یک عمر فکر یک نویسنده و صرف هزینه یک ناشر باشه. یک فیلم با میلیونها تومن هزینه نقدی، با زحمت یک عالمه آدم تولید میشه، و همه اینها به این امید روانه بازار میشن که برگشت مالی داشته باشه و هم احترام مخاطب رو در پی داشته باشه.
اگرچه خیلی از نویسندهها، موزیسینها، مترجمها و فیلمسازها، با کپی بیاجازه کارهاشون احساس کردن نتیجه تلاششون به سرقت رفته، اما باز میشه امیدوار بود که این فرهنگ بد با تلاش تک تک ما از بین بره.
کپی کردن یک محصول کار سختی نیست. به راحتی میشه از همه قفلها و مرزها گذشت. در واقع این کپی کردن نیست که کار سختیه. کار سخت و مهم، شریف بودن و احترام گذاشتن به دانش و انرژی کسانیه که برای تولید یک اثر فرهنگی (یا حتی تجاری) تلاش کردن.
هر توجیهی که برای کپی آثار دارید رو درباره آثار تولید شده تو ایران کنار بگذارید. همه ناشران دفتر و سایتهایی دارن که میتونید محصول حتی کمیابشون رو ازشون بخرید. برای عکسها، فیلم، ترجمه یا … هم میشه به راحتی کسب اجازه کرد. خیلی وقتها چیزی که یک تولیدکننده رو ناراحت میکنه این نیست که ما برای استفاده از کارش پول ندادیم، این بیاحترامی و اجازه نگرفتنه که اونو دلسرد میکنه.
پس از کپی غیرقانونی و بیاجازه هر اثر ایرانی خودداری کنیم و نذاریم دیگران هم این کار رو بکنن. ممکنه به خاطر کپی کردن هیچ وقت بازداشت نشیم و به کسی پاسخگو نباشیم، اما کاری که داریم میکنیم سرقت بیسر و صدای یک تلاش جمعی از کسیه که برای شادی و غنای زندگی ما کاری انجام داده.